خاطرات عید تا 13 بدر...
قربونش برم تو خونه تکونی به مامانی کمک مکنه...
عصر 13 بدر با خونواده ی بابا ی رادین
ای جون چقد خوشمزست پسر شکلاتی مامانی..
اخرین عکس سال 93 رادین وباباش(دقایقی قبل از سال تحویل)
اینم موش موشک ما که دزدکی رفته سراغ ماهی ها
روز قبل 13 که با خونواده ی بابای رادین رفتیم یه امام زاده برگشتنی تو خونه عشایری بابابزرگ رادین کباب درس کردیم...
صبح 13 بدر باخونواده ی من رفتیم کو ه و حسابی خوش گذروندیم...
رادین روز 13 بغل بابایی داره دوربین رو نشون میده....
داخل امام زاده سید یوسف
رادین داخل حیاط مشغول آب بازی
رادین در حال تماشای تلوزیون ...تصویر پایینی هم راین جووون داره باپسر عمش بنیامین کوچولو بازی میکنه بنیامین چهار ماه از گل پسر ما بزرگ تره ولی از رادین میترسه و فرار مکنه طفلک میترسه دیگه.... چیکارش میشه کرد ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی